هرچه دلتنگی هست
حرف هایی که گره در گره است
تو بیا تا به همان بوسه اول برود
------------------------------------------------------
خورشید مردّد است کمرنگ شده
هر چیز که دست می زنم سنگ شده
انگار که حال و روز دنیا خوش نیست
شاید که دلت برای من تنگ شده
ادامه مطلب ...
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمی پرسی چرا
حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست
------------------------------------------------------
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تاریک و تنهای خدا مانند
دلم تنگ است و من تنها و تاریکم
سنگ است دلی که نیست در سنگر عشق
ادامه مطلب ...
ﻳﻪ زمانی ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻳﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ
ﻣﺜﻞ ﺍﻻﻥ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﻌﻤﺖ باشه !
------------------------------------------------------
ساده ی ساده از دست میروند
همه ی آن چیزها که سخت سخت به دست آمدند !
ادامه مطلب ...
آنهایی که حرف برای گفتن کم دارند
درد برای نگفتن زیاد دارند ...
------------------------------------------------------
خودمو بغل میگیرم و میگم : غصه نخور ...
شاید درست نشه ولی تموم که میشه !
ادامه مطلب ...
دلم تنگ است
دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است
سکوت از چهره ام جاریست
زبان از گفتن حرف دلم عاریست
فقط گویم خدایا و نگهدارت
مکن از یاد خود پاکم
مرا بسپار در یادت
------------------------------------------------------
دل اگر بهر عزیزان نشود گاهی تنگ
نامش هرگز ننهم دل که به آن گویم سنگ
ادامه مطلب ...