شنیدی که دلم گفت بمان ، ایست ، نرو / به خدا وقت خدا حافظی ات نیست ، نرو
نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست / گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست ، نرو . . .
عشق تو مانند روح در وجود من است که فقط هنگام مرگ از هم جدا میشویم
ادامه مطلب ...
من شمع جان گدازم ، تو صبح جان فزایی / سوزم گرت نبینم ، میرم چو رخ نمایی
نزدیک این چنینم ، دور آن چنان که گفتم / نه تاب وصل دارم ، نه طاقت جدایی
خودش اول نگاهم کرد خدایا / به صد خواهش صدایم کرد خدایا
گناه این جدایی گردن اوست / که او آخر رهایم کرد خدایا
ادامه مطلب ...