مرا هیچ چیز عذاب نمی دهد، جز اینکه همیشه دانسته خطا کردم
ندانسته آلوده شدم، نشناخته وابسته شدم، و نخواسته رانده شدم
عمری خیال بستم یار آشناییت را / آخر به خاک بردم داغ جداییت را . . .
ادامه مطلب ...
یکی در آرزوی دیدن توست / یکی در حسرت بوسیدن توست
ولی من ساده و بی ادعایم / تمام هستیم خندیدن توست . . .
بوسه یعنی لذت دلدادگی / لذت از شب لذت از دیوانگی
بوسه آغازی برای ما شدن / لحظه ای با دلبری تنها شدن
بوسه آتش می زند بر جسم و جان / بوسه یعنی عشق من با من بمان
ادامه مطلب ...
لیوان آب ماله قدیما بود !
تو این دوره زمونه باید بگید : موس دستته بزار زمین بیا کار مهم دارم :) )
.
یه بار واسم نامه رسید بعد نامه رو باز کردم
و هرچی منتظر شدم مثل تو فیلما نویسنده ی نامه
با صدای خودش نامه رو واسم بخونه نخوند !
لحظه ی سختی بود تمام باورهام فروریخت
ادامه مطلب ...