خاطرات خنده دار

دیشب مامان و آبجی کوچولوم رفتن خونه بابا بزرگم ، من و بابام و داداشم تو خونه نشسته بودیم
بابام گفت : کامران بابا بیا یه بازی کنیم ، دلمون پوسید
من : چشم بابا جون اسم فامیل بازی کنیم ؟؟؟
بابام : آره پاشو قلم کاغذ بیار
خلاصه نشستیم و قرار شد با "ی" بگیم ، شروع
حالا بازی تموم شد بابام میوه رو نوشته یه دونه سیب !!!!
داداشم نوشته بود ، یردالو !!!
گفتم : قبول نیست ، این مسخره بازیا چیه ؟؟؟
بابام : پاشو پاشو جوجه تیغی )موهامو فشن کرده بودم( تورو چه به اسم فامیل
داداشم : بابا اصلا این شعور نداره ، بابا زردالو و یردالو اصلا فرق دارن ؟؟
بابا : نه
مامانم و آبجی کوچولوم اومدن میگم آبجی یردالو میوس ؟؟؟
آبجیم : کامران گه نخور خستم
مامانم : کامران ن ن ن باز خواهرتو اذیت کردی ؟؟؟؟ دی :دی :دی
من پرورشگام رو میخوام ^_^

اس ام اس با موضوع خداوند

خدایا شکر به حاطر هر آنچه به من دادی و ندادی ،چون هر چی دادی به نفع من و هر آنچه ندادی هم به نفع من بوده.
خدایا بخدا دوستت دارم

اس ام اس زیبا

یه رابطه عاشقانه فقط مخصوص 2 نفره ولی بعضی احمقا شمارش هم بلد نیستن.....

جوک جدید خنده دار

عصر حجر ، عصر اطلاعات ، عصر ارتباطات ، عصر فن آوری ، عصر دیجیتال …

همه اینا ثابت میکنن که پیشرفت بشر همیشه در عصر صورت گرفته و از صبح زود بیدار شدن آدمی به جایی نمیرسه !!!

جوک جدید

مورد داشتیم رفتن خواستگاری …

داماد ، برادر عروس رو با خود عروس اشتباه گرفته !!!!