خال مشکین ، لب نوشین ، بر سیمین ، خط سبز
آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا
نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر
ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر
•
•
•
یک شب خیال چشم تو دیدیم به خواب
ز آن شب دگر به چشم ندیدیم خواب را
ادامه مطلب ...
تو و فاصله با هم یکی شدید
من و پاهام به رسیدن نا امید
کاش می شد می رسیدم تا می دیدم
تو و فاصله به هم چیا می گید ؟
•
•
•
مرا نمی خواهی دیگر می دانم
حتی اگر مرا ببینی هم نمی شناسی مرا دیگر می دانم
اینک همان نامه ای که برایم نوشتی را می خوانم
چه عاشقانه نوشته ای همیشه با تو می مانم
ادامه مطلب ...
بدون خداحافظی رفتی
اما من پنجره را تا قیامت باز می گذارم
تا یک روز از خم کوچه نمایان شوی
و برایم دستی تکان دهی
•
•
•
باور دارم نیازی نیست به یاد کسی که رفته باشم !
اولش ترسناک است و بعد دردناک تر و بعد آزاد و رها و شاد
خدا نگهدار فراموشت می کنم
ادامه مطلب ...